قاتل دانش آموز تبریزی فراری است / او را می شناسید؟! + عکس
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۷۰۶۳۷۷
به گزارش اختصاصی خبرنگار رکنا،دوم آبان ماه امسال،وقتی پدر و مادر محمدامین 13 ساله تبریزی از خواب بیدار شدند فکرش را هم نمی کردند پسرشان به قتل رسیده باشد.
درست از همان روز جمعه،که خانواده محمد امین می خواستند برای صرف صبحانه به خانه مادربزرگ او بروند ؛ ناپدید شدن ناگهانی محمد امین نه تنها برنامه روز جمعه خانواده را بر هم زد،بلکه از آن روز تا حالا آرامش و خواب و خوراک را از پدر و مادر محمدامین گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در حالی که نزدیک سه ماه از قتل فجیع این پسر بچه تبریزی می گذرد اما پلیس هنوز سرنخی از قاتل محمدامین پیدا نکرده است و عامل جنایت تاکنون دستگیر نشده است.
چرا محمد امین از خانه بیرون رفت؟مادرمحمد امین بی تاب و بیقرار است.حرف هایش را با گریه و گلایه آغاز می کند.سکوت می کنم تا حرف بزند و آرام شود.داغی که بر دل دارد با چند دقیقه حرف زدن کم نمی شود اما کمی که از بیقراری اش کم می شود در مورد روز حادثه می گوید:«آن روز جمعه،می خواستیم به خانه مادرم برویم.تازه از خواب بیدار شدیم و داشتیم کم کم آماده می شدیم که متوجه شدم محمد امین سرجایش نیست.اول فکر کردم شاید برای خرید نان بیرون از خانه رفته باشد.هر چند سابقه نداشت بدون ما از خانه خارج شود اما این تنها احتمالی بود که در آن لحظه دادم.فکر می کردم شاید دیده که گاهی اوقات صبح جمعه برای خرید نان می روم و حالا خواسته یک بار هم او نان بخرد.با پدر اوآماده شدیم و سریع از خانه بیرون رفتیم که دنبال پسرم بگردیم.نانوایی نزدیک نبود و حتما باید با ماشین می رفت.خیابان های اطراف را گشتیم.خبری از محمدامین نبود.سریع خودمان را به کلانتری رساندیم و موضوع گم شدن پسرمان را اطلاع دادیم.به ما گفتند که عکس و شناسنامه محمدامین را به کلانتری ببریم.برای همین دوباره به خانه برگشتیم.همسرم از همسایه خواست که دوربین ساختمان را چک کند.آخرین تصویر ضبط شده از محمدامین نشان می داد که او ساعت نه و بیست دقیقه صبح از خانه خارج شده بود.»
چاقو کنار جسد محمد امین بودوقتی همسایه متوجه گم شدن محمدامین شد،همراه خانواده او شروع کرد به گشتن محل تا شاید ردی از پسر نوجوان پیدا کند.
یکدفعه صدای فریاد همسایه برخاست.مادر محمدامین در ادامه می گوید:«روبروی خانه ما یک مدرسه است.همسایه مان پشت دیوار مدرسه رفت و از وحشت شروع به فریاد زدن کرد.ما سراسیمه خودمان را به او رساندیم.جسد محمدامین کنار دیوار مدرسه بود و چاقویی که پسرم با آن به قتل رسیده بود به دیوار تکیه داده شده بود.اما یک قطره خون هم روی زمین نریخته بود.»
پزشکی قانونی در گزارش معاینه جسد گفته است که محمدامین با هفت ضربه چاقو به قتل رسیده است که یکی از ضربه ها به قلب او اصابت کرده بود.
محمدامین مورد تهدید چه کسی قرار گرفته بود؟مادر محمدامین در مورد حالت های پسرش در روزهای آخر عمرکوتاه او می گوید:«چند روزی بود که محمدامین حال خوبی نداشت.غذا نمی خورد و در روز چندین بار بالا می آورد.او را به دکتر بردیم و تشخیص پزشک این بود که او به شدت از چیزی ترسیده است.اول فکر کردم پسرم سرماخورده یا کرونا گرفته است اما بعد فهمیدم که او خیلی ناراحت بود.دکتر می گفت انگار کسی او را تهدید کرده است و از ما خواست او را نزد روانپزشک ببریم.»
مادر محمدامین در ادامه گفت:«پسرم هیچ وقت تنهایی جایی نمی رفت.اگر می خواست به مدرسه یا کلاس زبان یا باشگاه برود،خودمان او را می بردیم.رابطه خیلی خوب و دوستانه ای با پدرش داشت و خصوصی ترین رازهایش را هم به پدرش می گفت.نمی دانم چه اتفاقی برای او افتاده بود.»
خانواده محمدامین نمی دانند راز نگفته او چه بوده است.مادر او در ادامه می گوید:«پدر محمدامین در کار ساخت و ساز ساختمان است.ما با هیچ کسی مشکل و کدورت نداشتیم.عده ای گفته اند شاید اختلاف پدر محمدامین باعث شده کسی سر او ین بلا را بیاورد اما چنین چیزی به هیچ وجه حقیقت ندارد.»
خانواده محمدامین از روند رسیدگی به پرونده شکایت داشتند.مادر محمدامین 18 روز بعد از قتل فرزندش در گفتگو با رکنا گفت:«ما پدر و مادر داغداری هستیم که با قرص و دارو خودمان را سرپا نگهداشته ایم.در این شرایط روحی باید خودمان برای انجام کارهای اداری پرونده شخصا به اداره های مختلف برویم.الان هجده روز از قتل پسرمان می گذرد و هنوز هیچ ردی و سرنخی از عامل این جنایت در دست نیست.»
عامل این جنایت هولناک هنوز هم در دام قانون نیفتاده است.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.
منبع: رکنا
کلیدواژه: قتل اخبار حوادث دانش آموز قتل فراری تبریز ماه قاتل نوجوان مرد قتل عکس کرونا تجاوز گروهی زن شوهردار تهران قاتل قیمت قیمت خودرو مادر محمدامین محمد امین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۰۶۳۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وقتی مقتول دستور بخشش قاتلش را داد!
تنها پسرِ زنی که ۷ سال قبل در جنایتی هولناک به قتل رسیده بود، وقتی به دادسرا رفت تا مقدمات اجرای حکم قصاص را فراهم کند نشانهای از مادرش دید که در نهایت تصمیم گرفت قاتل را ببخشد. اما این نشانه چه بود و پسر مقتول چطور متوجه آن شد؟
به گزارش ایسنا، به نقل از همشهری آنلاین: یکی از روزهای خردادماه سال ۹۶ به پلیس اهواز خبر رسید که زنی که به تنهایی زندگی میکرد در خانهاش در منطقه چهارراه آبادان به قتل رسیده است. این خبر را نزدیکان این زن به پلیس خبر داده بودند. آنها بعد از آنکه او به تماسهایشان جواب نداده بود نگران شده و به خانه اش رفته و در آنجا با پیکر بیجانش روبهرو شده بودند.
بر بدن مقتول چندین جای بریدگی با جسم برنده و نوک تیز به چشم میخورد. همچنین فرزندان مقتول با بررسی وضعیت او پی بردند که طلا و جواهراتی که او همیشه استفاده میکرده نیز سرقت شده است. از سویی بررسیها نشان میداد که عامل جنایت آیفون خانه را نیز احتمالا با این تصور که تصاویر او را ضبط کرده سرقت کرده است. در همین حال متخصصان پزشکی قانونی بعد از معاینه اولیه جسد اعلام کردند که به احتمال زیاد یک روز از قتل میگذرد. در این شرایط بود که پیکر مقتول به پزشکی قانونی منتقل شده و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد.
برق طلا
آنطور که نزدیکان مقتول میگفتند از مدتها قبل یک نظافتچی برای تمیز کردن خانه مقتول به آنجا میرفت و روز قبل پسر نظافتچی به جای او به خانه زن تنها رفته بود. این زن آن روز در تماس با دخترش گفته بود که پسر نظافتچی که حدود ۱۸ سال داشت طوری رفتار کرده که او ترسیده است. همین اطلاعات باعث شد که نام پسر ۱۸ ساله بعنوان اولین مظنون مطرح و ساعتی بعد به اتهام قتل دستگیر شود.
متهم در همان بازجوییهای مقدماتی به قتل اعتراف کرد و گفت با انگیزه سرقت جواهرات زن تنها او را به قتل رسانده است. متهم در اعترافاتش گفت: پدرم سالها برای نظافت به آنجا میرفت. آن روز چون کارش زیاد بود از من خواست به آنجا بروم. هنگام ورود نگاهم به جواهرات زن افتاد و وسوسه شدم. چند دقیقه ای کار کردم اما ناگهان به سوی او رفتم و بعد از قتل جواهراتش را سرقت واز آنجا فرار کردم. بعد جواهرات را به یک طلافروشی بردم تا بفروشم اما طلافروش فاکتور خواست و فقط به من ۳ میلیون تومان داد و قرار شد بقیه پول را بعد از بردن فاکتور بدهد.
حکم قصاص
متهم به قتل در ادامه با شکایت فرزندان مقتول بعنوان اولیای دم در دادگاه کیفری یک استان خوزستان محاکمه و به قصاص محکوم شد. از آنجا که همه شواهد و مدارک در این پرونده علیه متهم بود حکم قصاص در دیوانعالی کشور نیز تایید و مقرر شد این حکم بعد از پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم، اجرا شود. بر اساس قانون زمانی که قاتل مرد و مقتول زن باشد برای اجرای حکم اولیای دم باید نیمی از دیه قاتل را به او بپردازند.
شمارش معکوس برای قصاص
با قطعی شدن حکم، همه چیز برای قصاص قاتل آماده شده بود. چند روز قبل تنها پسر مقتول برای پرداخت تفاضل دیه به دادسرا رفته بود. او قصد داشت هرطور که شده قاتل مادرش را قصاص کند و اصلا به بخشیدن او فکر نمیکرد. در دادسرا اما اتفاقی افتاد که ناگهان ورق برگشت. او با زنی به نام مریم کارگر دستجردی که در پرونده های قتل زیادی پادرمیانی کرده و باعث صلح و سازش شده روبهرو شد. این فعال اجتماعی در حال تلاش برای صلح و سازش در پرونده دیگری بود و پسر مقتول وقتی او را دید تحت تاثیر حرفهایش قرار گرفت و ناگهان از تصمیمی که گرفته بود منصرف شد. او دادسرا را ترک کرد و چند روز بعد دوباره برگشت و این بار گفت قصد دارد قاتل را ببخشد.
چرا قاتل مادر را بخشیدم
میلاد سوزنچی، فرزند مقتول درباره این تصمیم به همشهری میگوید: در این مدت برای تصمیم گیری خیلی فکر کردم اما به نتیجهای نرسیدم. چند روز قبل بر سر مزار مادرم رفته بودم. از او خواستم نشانهای به من نشان دهد تا بهتر تصمیم بگیرم و از فشاری که تحمل میکنم نجات پیدا کنم. روزی که به دادسرا رفتم تا کار را تمام کنم با دیدن خانم دستجردی آن نشانه را حس کردم. وقتی او با من صحبت کرد آرام شدم و همان موقع تصمیم گرفتم که قاتل مادرم را برای رضای خدا ببخشم. در حقیقت مادرم خودش با نشانهای که نشانم داد خواست تا قاتلش را ببخشم. من هم کاری را کردم که او خواسته بود. حالا از تصمیمی که گرفتهام راضی هستم و احساس آرامش میکنم.
انتهای پیام